برهم نهی خانواده هنر«میلاد رهجو»
صدا، موسیقی، نوا و حتّی سکوت هم خانوادههایی در هنر موسیقی هستند. خانوادهای که هر چند به خودیِ خود اصالت، شهرت و محبوبیت دارند، امّا میتوان گفت هر چه که گذشته این هنر در خدمت هنرهای نوین دیگر قرار گرفته و در تأثیر گذاری در مخاطبین نقش خود را ایفا کرده. امروزه بسیار پیش میآید که موسیقی همراه تئاتر، سریال، مستند، فیلم و بازیهای ویدئویی در جهت رساندن پیام مدنظر آن اثر قرار گیرد. امّا در اینجا قصد داریم به نقش موسیقی در بازیهای ویدئویی بپردازیم، مسلماً اگر صحبت از موسیقی در بازیهای ویدئویی میشود، منظور بازیهایی با محوریت موسیقی نیست؛ هر چند به این گونه بازیها هم اشاره خواهیم کرد امّا کلیّت بحث در این مورد نیست...
به طور کلی در صنعت هنرهای تعاملیِ جدید یعنی بازیهای ویدئویی و ملحقات آن، همانند هنر سینما، دیگر هنرها زنجیروار در کنار هم قرار گرفته و در خدمت هنر جدید میآیند. در صنعت بازیهای ویدئویی نقاشی و طرح، تئاتر و نمایش(در قسمت موشن کپچر بازی)، داستان و متن، گویندگی و صداپیشگی، میانپرده و گیمپلی سینماتیک و ... در جای جای ساخت بازیها به کمکشان میآیند.
این چنین است که در نقد بازیها از اصطلاحاتی مثل؛ صحنههای سینماتیک، موسیقی ارکسترال، واکنش طبیعی شخصیّتها و مانند اینها استفاده میشود. هر جا بیشتر این عبارات مورد استفاده قرار گیرد، نشان از استفاده و در هم آمیختگی بیشتر و بیشتر سایر هنرها در داخل آن بازی، دارد.
امّا نقش موسیقی در بازیهای رایانهای؛ موسیقی معمولاً به عنوان کامل کنندهی حس و به منظور همراه کردن مخاطب با فضا و اتمسفر بازیها مورد استفاده قرار میگیرد. یعنی علاوه بر صدا گذاریها سنگین و پر هزینهای که برای بازیهای ویدئویی صورت میگیرد؛ یک سازندهی موسیقی (Composer) کار وسعت موسیقی بازی را به عهده میگیرد. ساختن موسیقی بازیها شاید شباهتهای بسیار زیادی به ساخت موسیقی برای فیلمها و سریالها داشته باشد، امّا تفاوتهایی هم دارد.
به عنوان مثال تعداد و حجم موسیقیهایی که برای بازیها ساخته میشود بسیار بیشتر از فیلمها حتّی سریالهاست؛ آن هم به دلیل گیمپلی طولانی و بخشهای مختلف بازی است. علاوه بر اینها سازندهی موسیقی بازی باید به شدّت تلاش کند تا آنچه را برای بازی میسازد، در صحنههای مختلف بازی در کشش بازی، همراهی با بازیباز، همراهی با درگیریها در حین جنگ، کمک کند. علاوه بر این به دلیل تکرار، یکنواخت و خسته کننده نشود.
این دغدغهها باعث شده بعضی سازندگان موسیقی از کار در این حوزه منصرف شوند؛ امّا هستند بزرگانی که نامشان را در این حوزه هم ثبت کردند. افرادی مثل هانس زیمر (Hans zimmer) و استودیوی ریموت کنترل (Remot control) با همراهی شاگردان و دستیارانش به تولید موسیقی برای آثار هنری و به خصوص بازیهای ویدئویی میپردازند.
موزیسین ایرانی هالیوود، رامین جوادی هم در این استودیو فعالیت میکند و تا به حال برای بازی های مختلفی از جمله بازیِ مدال افتخار(Medall of honor) موسیقی ساخته است.
امّا قسمتِ دیگری که به آن اشاره شد، بازیهای با محوریت موسیقی است. بازیهایی که باید با آلات و ادوات موسیقی به آنها پرداخت. این وسایل اکثراً وسایلی شبیه سازی شدهاند، امّا اخیراً بازیای از سوی شرکت یوبیسافت هم عرضه شد که با وصل کردن گیتار الکتریک واقعی به کنسولها توانایی خواهیم داشت، به طور واقعی به بازی بپردازیم، و همانند شعار تبلیغاتی بازی "نواختن گیتار را یاد بگیرید". در این حوزه دو بازی شاخص، با نامهای "قهرمان گیتار"(Guitar Hero) و “گروه راک”(Rock Band) پر طرفدار و شناخته شده هستند.
هر دو شرکت یعنی "اکتیویژن"(Activision) و "الکترونیک آرتز"(Electronic Arts) این دو بازی را طی سالهای مختلف و برای تمامی کنسولها عرضه کردهاند؛ که شماره سوم از بازیِ قهرمان گیتار، یعنی "قهرمان گیتار 3: افسانهی راک" توانست یکی از پرفروشترین بازیهای دهه نام بگیرد. چیزی که در فیلمهای هالیوودی هم بسیار دیده شد، و شاید تبلیغ شد.
سری گروه راک، پس از موفقیت قهرمان گیتار ساخته شد. نکتهی جالب در مورد هر دو بازی، همکاری با گروهها و خوانندههای معروف و شناختهشده است. آنها در بعضی نسخههای بازی حتّی نام گروه خاصی را به عنوانشان اضافه میکنند و از همان شخصیتها برای طراحی و ساخت در استودیوها استفاده میکنند. مثل متالیکا(Metalica)، آئرواسمیت(Aerosmith) و یا بازسازی تمامی کنسرتها و آلبومهای ضبط شدهی گروه معروف انگلیسی، گروه بیتلز(Beatles) و ... . همراه بازیهای این دو سری، گیتار، برد، درام و میکروفون خوانندگی هم عرضه میشود.
دیگر بازی هم خانواده، بازی قهرمان “دیجی”(DJ Hero) است، از شرکت اکتیویژن. این بازی شبیه ساز، دیجیهاست، که به همراه میز دیجی (Turn table)، عرضه میشود. علاوه بر اینها بسیاری بازی عرضه میشود که بیشتر برای وسایل تعاملی کنسولهای بازی و به خصوص برای کینکتِ مایکروسافت، طراحی شده است.
بازیهای موسیقی محور به شدّت در این صنعت طرفدار دارند و یکی از پر طرفدارترین شبیه سازها محسوب میشوند. بازیهایی که جز رواج موسیقی، حرکات موزون، فساد و ... چیزی ندارند. رواج موسیقی را از آن جهت گفتم که فرزندان موزیسینهای معروف هم امروزه از این بازیها موسیقی را شروع کرده و به آن علاقهمند میشوند. این اتفاق میتواند، برای افراد دیگر که شاید از دیگر اقشار جامعه هم باشند بیفتد؛ و این یعنی ذائقه سازی!
بر هم نهیِ خانوادهی هنر
«میلاد رهجو»
مجله فرهنگی رویکرد