نقدی بر سریال game of thrones قسمت چهارم
وقتی رهبران فمینیست جهان در سکوت مطلق غرق شده اند
آیا سکوت علامت رضایت است؟
مروری بر کارنامه جنبش فمینیسم یا نهضت دفاع از حقوق زنان پس از چندین دهه و بلکه پس از دوقرن تلاش نظری و فعالیت سیاسی و فرهنگی نشان می دهد این جنبش علی رغم دستاورد های مثبتی که برای زنان به ارمغان آورده، به نتایج موردانتظار نرسیده است. اگر افزایش آگاهی ها، ارتقای سطح تحصیلات و بالا رفتن میزان مشارکت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی زنان را جزء دستاوردهای مثبت فمینیسم بدانیم، درکنار اینها باید بر تداوم انواع نابرابری ها و ستم های جنسی که در قالب های گوناگون و گاه با ظواهر فریبنده بر ضد زنان اعمال می شود به عنوان ناکامی های فمینیسم انگشت نهاد...
مقدمه:
در ابتدا مقدمه ای از سریال بازی تاج و تخت را اراِئه می دهیم و سپس نقدی بر فمینیسم وارد می کنیم
بازی تاج و تخت به انگلیسی ( Game of Thrones) یک مجموعه تلویزیونی آمریکایی به سبک خیالپردازی حماسی است که توسط دیوید بنیاف ودی. بی. وایس برای شبکه اچبیاو ساخته شده و هم اکنون موفق ترین و پربیننده ترین مجموعه این شبکه می باشد. این مجموعه برگرفته از پرفروشترین مجموعه داستانهای فانتزی جرج آر. آر. مارتین یعنی ترانه یخ و آتش است. نخستین کتاب این مجموعه بازی تاج و تخت نام دارد. فیلمبرداری مجموعه در کارگاه ضبط فیلم پینت هال و بلفاست و هم چنین در کشورهای مالت، کرواسی، ایسلند و مراکش انجام گرفتهاست.
آثار دیوید بنیاف عبارت است از
- ساعتِ بیستوپنجم (۲۰۰۲)
- تروآ (۲۰۰۴)
- بمان (۲۰۰۵)
- بادبادکباز (۲۰۰۷)
- شهرِ دزدان (۲۰۰۸)
- مردان ایکس: بنیاد مردان، ولورین (۲۰۰۹)
- برادران (۲۰۰۹)
- بازی تاجوتخت (۲۰۱۱)
- فیلادلفیا همیشه آفتابی است (۲۰۱۳)
داستان سریال در سرزمین خیالی وستروس، در نزدیکی پایان یک تابستان ۱۰ ساله اتفاق میافتد و چندین خط داستانی را دنبال میکند. اولین داستان به جنگ بین خانوادههای اشرافی برای به دست آوردن تخت آهنی پادشاهی هفت اقلیم مربوط میشود. دومین خط داستانی، نزدیک بودن زمستانی طولانی و یورش موجوداتی افسانهای از شمال را شرح میدهد و سومین خط داستانی مجموعه، تلاش فرزندان شاه مخلوع، برای بازپسگیری تاج و تخت است. این مجموعه از طریق شخصیتهایی مختلفی که در بر می گیرد،
در داستان اول که البته در سریال ساخته نشده است فردی به نام رابرت باراثیون طی یک شورش عظیم که به دلیل ظلم بسیار خاندان تارگرین ها بوده پادشاهی را از چنگ خاندان تارگرین ها در می آورد, دو فرزند پادشاه یک پسر به نام ویسریس و یک دختربه نام دنریس موفق به فرار به سرزمین واسوس در شرق وستروس می شوند پسر شاه مخلوع، در تلاش است تا تخت پادشاهی را پس بگیرد.
در همین راه، او خواهر خود، دنریس تارگرین را به عقد رئیس یک قوم وحشی در میآورد تا بتواند از ارتش او برای شکست پایتخت استفاده کند. وی به دلیل مغرور بودن و جاه طلبی به وسیله رئیس قوم به طرز دردناکی کشته می شود اما خواهرش سعی می کند که راه خود را از او جدا کند به همین دلیل زنده می ماند پس از مرگ رئیس قبیله دنریس از قبیله طرد می شود اما چون وارث سه تخم اژدهاست به او لقب مادر اژدها داده می شود و توسط هواداران و سربازانی که بعدها به دست می آورد به قدرت زیادی دست پیدا میکند و سعی می کند پادشاهی وستروس را دوباره به خاندان تارگرین ها برگرداند
در آن سو در سرزمین وستروس شاه رابرت از دوست و همرزم قدیمی خود نِد استارک نگهبان بخش شمالی وستروس درخواست می کند تا مقام دست شاه را بپذیرد .
اوضاع نابهسامان کشور و احتمالِ کشته شدن شاه رابرت ند استارک را مجبور به پذیرفتن این منصب میکند. او برای آغاز کار، سرزمین اجدادی خود، وینترفل، را ترک کرده و به کینگز لندینگ، پایتختِ هفت اقلیم میرود.
برادر دوقلوی ملکه " سرسی لنیستر" به نام "جیمی لنیستر" با خواهر خود ملکه رابطه عاشقانه و جنسی دارد
بعد از مرگ شاه رابرت پسر ارشد وی به نام جافری قصد دارد بر تخت آهنین پادشاهی بنشیند وی در اصل فرزند حرام زاده ی جیمی و ملکه است .جافری جهت از بین بردن مخالفانش دستور اعدام نِد استارک را میدهد و تصمیم به نابودی اربابان سایر بخش های وستروس میگیرد تا خود و خاندان لنیستر تنها مدعی پادشاهی در وستروس باشند.
در آن طرف سرزمین پسر بزرگ خاندان استارک "راب" برای خونخواهی پدرش به پایتخت حمله میکند و وموفقیت هایی به دست می آورد اما طی توطئه که توسط لرد تایوین صورت گرفته وی و مادرش به طرز وحشتناکی به قتل می رسند و قلعه شمال که بی دفاع مانده مورد حمله اربابان متحد خاندان لنیستر قرار می گیرد و تقریبا نابود می شود فرزند نامشروع نِد استارک به نام جان اسنو قبل تر به عنوان نگهبان شب در برابر وحشی ها به سمت دیواره یخ شمال رفته بود , دختر بزرگ نِد استارک "سانسا استارک" در پایتخت گروگان لنیسترها می شود و قرار است همسر جافری شود . دو فرزند کوچک پسر نِد استارک به نامهای برن و ریکون و یک دختر کوچک وی به نام آریا در جستجوی خانواده شان آواره سرزمین های دیگر وستروس می شوند و خاندان استارک تقریبا از بین می رود .
تا فصل 7 داستان پیرامون اختلافات هفت اقلیم و کسب قدرت سرسی و دنریس می گذرد از فصل 7 سریال شخصیت های اصلی داستان به دنبال یک اتحاد ظاهری هستند برای مقابله با لشگر پادشاه شب.
پادشاه مردگان که چشمانی آبی دارد و ظاهری با بک گراند سفید و آبی . از آنجایی که در سینمای هالیوود و در فیلم های با ژانر وحشت و جادو،اجنه و شیاطین به رنگ آبی نشان داده می شوند، پادشاه شب در این سریال نوید یک شیطان قدرتمند را میدهد که رستاخیز مردگان را برای ما تداعی می کند.
این رستاخیر شباهت زیادی به معاد در اعتقاد شیعه و رجعت یاران امام مهدی دارد. زمانی که پادشاه شب خروج می کند همه ی هفت اقلیم خطر را احساس کرده و برای مقابله با این تهدید جهانی متحد می شوند
اما هدف ما تعریف این مسائل و المان های آخرالزمانی فیلم نیست.
فمینیست
فمینیسم (به انگلیسی: Feminism) گسترهای از جنبشهای سیاسی، ایدئولوژیها و جنبشهای اجتماعی است که هدفی مشترک را دنبال میکنند:
تعریف، برقراری و دستیابی به سطحی از حقوق زنان که در زمینههای سیاسی، اقتصادی، شخصی و اجتماعی، با مردان برابر باشد.
این هدف شامل تلاش برای برقراری فرصتهای برابر برای زنان در اشتغال و برابری حقوق مادی به ازای کار برابر با مردان میشود.
فمینیست و فاحشگی
اکثر فمینیستها شدیداً مخالف تنفروشیاند. آنها این عمل را به عنوان شکلی از خشونت علیه زنان قلمداد میکنند که نباید بر جامعه بار شود. فمینیستهای مخالف تنفروشی:
کاتلین بری، ملیسا فارلی،جولی بین دل،شیلا جفریز و کاترین مکینن و لرا لدرر هستند.
فمینیستهای مخالف با تنفروشی استدلال میکنند که تنفروشی فعالیتی است که منجر به آثار درازمدت منفی بر تنفروش میشود.
از این آثار میتوان به مواردی نظیر، آسیبهای روانی جدی، استرس، افسردگی، اضطراب، استفاده از الکل و سؤمصرف مواد، اختلالات خوردن، و خطر بیشتر برای آسیب رساندن به خویش و خودکشی اشاره کرد.
به گمان این فمینیستها، وقوع چنین پیامدهایی جای تعجب ندارد زیرا نه تنها تنفروشی فعالیتی استثماری است، که در آن زن با مشتریانی رابطهٔ جنسی دارد که برایش جذاب نیستند، بلکه علاوه بر آن، زن بهطور منظم در معرض خشونت روانی، تنانی و جنسی قرار دارد.
آندریا دورکین، که در گذشته یک تنفروش بودهاست، میگوید: «تنفروشی به خودی خود یک سؤاستفاده از بدن زن است. آن دسته از ما که از چنین چیزهایی صحبت میکنیم به سادهلوحی متهم میشویم. اما تنفروشی مسئلهٔ غیرقابل فهمی نیست. (...) در تنفروشی، هیچ زنی سالم باقی نمیماند.
غیرممکن است که از بدن یک انسان آنطور که از بدن زن حین تنفروشی استفاده میشود استفاده کرد و آنگاه در انتها همچنان با یک انسان سالم سر و کار داشته باشید، یا حتی در حین تنفروشی، یا حتی در دورههای آغازین تنفروشی. غیرممکن است؛ و هیچ زنی پس از آن به سلامت ابتدایی خویش برنمیگردد.
روسپیگری از دیدگاه فمنیستها نتیجهٔ نظم اجتماعی مرد سالار است که زنان را به مردان وابسته میکند و در آن ، نابرابری میان جنسیتها در همهٔ ابعاد زندگی حاضر است.
این فمنیستها عقیده دارند که تنفروشی برای جامعه بسیار آسیب زا است زیرا این نظر را که زنان کالاهایی جنسی هستند که به جهت لذت مردان وجود دارند و میتوانند خریده شوند و تنها برای خشنودی مردان استفاده شوند را تقویت میکند.
فمینیسم اسلامی
یکی از گرایشها یا فرمی از فمینیسم است. فیمینیسم اسلامی گرایشی نظری و عملی است که از درون به یک پارادایم اسلامی متصل است و بهطور کلی در ارتباط با نقش زنان در اسلام بحث میکند که به نحوی خواستار برابری کامل همهٔ مسلمانان در وجوه زندگی عمومی و خصوصی بدون هیچ نوع تبعیض جنسیتی میباشد.
اندیشهوران منسوب به این جریان با میزان حجاب کنونی مخالفاند و تفسیری متفاوت از چیستی حجاب دارند.
نگاه کلی
در نگاه کلی، همه ی فمینیست ها مخالف خشونت علیه زنان هستند
فمینیست ها مخالف تفکر کالا بودن زن هستند
فمینیست ها زن را موجودی بی رحم ، خشن و بی تدبیر نمی دانند.
فمینیست های رادیکال اسلامی هم حجاب کامل را توهین به زن و مانع فعالیت های اجتماعی زن می داند.
زن در سریال تاج و تخت :
سرسی لنیستر: سرسی لنیستر، ملکهٔ هفت اقلیم وستروس، همسر شاه رابرت براثیون میباشد، در این سریال سرسی زنی مکار،زیرک ، بی رحم ، خشن و فاحشه معرفی می شود که به غیر از براثیون ، با برادر ، پسر عمو و مدعیِ پادشاهی جزیره آهنی رابطه جنسی دارد.
حتی در سکانسی از سریال برای پاک شدن از گناه زنا، توسط رهبر فرقه ای افراطی به بدترین شکل مجازات شده و عریان در شهر گردانده می شود تا مورد اهانت و سنگ پرانی مردم قرار بگیرد.
سرسی تا پایان سریال پادشاهی سنگدل ، فاحشه و خشن معرفی می شود که در فرجام فیلم هم در حال بوسیدن عاشقانه ی برادرش زیر آوار جان می دهد.
دِنِریس تارگِرین
(به انگلیسی: Daenerys Targaryen) یک شخصیت خیالی در سری رمان فانتزی ترانه یخ و آتش اثر جرج آر. آر. مارتین است.
مشهور به دنریس طوفانزاد یا دَنی، وی آخرین عضو تأیید شدهٔ سلسلهٔ باستانی تارگرین و یکی از شخصیتهای اصلی در سریال است. در بازی تاجوتخت، نقش وی توسط امیلیا کلارک ایفا شدهاست
دنریس در این سریال زنی زیبا با اندام جنسی و شهوت برانگیز نشان داده می شود.
زنی که تا پایان سریال رفته رفته بر خشونت و بی رحمیِ او افزوده می شود.
دنریس در ابتدای سریال با لباس و پوشش وارد آتش می شود و به صورت کاملا برهنه با فرزندان اژدهای خود از آتش خارج می شود، او نماد زنیست که از قید و بند ها رها شده و تخم های اژدها میوه ی قدرتمند این رهایی و آزادیست.
شاید بتوان گفت تنها شخصیت در سریال که پیرامون قوه و احساس مادرانه ی او سکانس های زیادی نمایش داده می شود دنریس است.
اما نه فرزندانی از جنس بشر ، بلکه حس مادرانه او پیرامون سه اژدهای بی رحم و قدرتمند است. اژدهایی که ذات درونیِ زنی را نشان میدهد که با برهنه خارج شدن از آتش و رهایی از قید و بندها ، به زنی آزاد و پر قدرت تبدیل شده.
دنریس در پایان فیلم می فهمد جان اسنو وارث اصلی تاج و تخت است . با وجود اینکه میداند عمه ی جان اسنو می باشد، باز هم رابطه ی جنسی با او دارد.
دنریس به صورت وحشیانه ای تمام کودکان ، زنان و مردان شهر وستروس را قتل عام می کند. حتی زمانی که شهر تسلیم می شود.
سکانسی از فیلم که دنریس با وجود تسلیم شدن شهر همه را قتل عام میکند
زن در بطن سریال:
زن در سریال بازی تاج و تخت کاملا یک کالا معرفی شده. کالایی برای شهوت رانی مردها و فرماندهان و شاهان.
قوه ی شهوت و جنسیِ زن در این سریال به عنوان یک قدرت نمایش داده شده. زنانی که با محارم رابطه جنسی دارند و اینگونه به مخاطب القا می کند که می شود با خواهر رابطه ی جنسیِ عاشقانه داشت و هیچ خط قرمزی در این قضیه وجود ندارد.
شهر پر است از فاحشه خانه. فاحشه هایی که برای جلب نظر مقامات دربار با هم رقابت دارند.
اصلا یکی از ابعاد محبوبیت این سریال سکانس های جنسی و برهنگیِ زنان فیلم است.از سرسی و دنریس که همه به دنبال رابطه با آنها هستند گرفته تا زنان و دختران بقیه ی قلمرو ها که همگی با برادران خود رابطه دارند. حتی حرام زادگی در این سریال بخشی از فیلم نامه است.
جادوگر زنی هم تا پایان سریال ایفای نقش می کند که با موهای قرمز و اندام جنسی ، اقواگر پادشاهان است و پیامبر خدایی بی رحم.
زنی که با مظاهر جنسی خود همه را سحر می کند. زنی که تا پایان قسمت پنجم زنده می ماند تا به دختر نونهال ند استارک بشارت کشته شدن شیطان را به دست او بدهد.
کوچک ترین دختر ند استارک یعنی کسی که جهان را از شر شیطان نجات می دهد دختریست به نام آریا استارک. دختری که هنوز به سن قانونی نرسیده اما قبل از شروع جنگ به دوست پسرش که حرام زاده ی پادشاه است می گوید: دوست دارم قبل از شروع جنگ یک بار هم که شده رابطه جنسی را تجربه کنم . سپس برهنه شده و پسرِ حرام زاده ی رابرت باراثیون را بیش از پیش عاشق خود می کند.
سکانسی که غیر مستقیم به دختران هر جامعه ای القا می کند یک بار هم که شده امتحان کن.
نکته جالب این که حتی آریا استارک هم در این سریال به موجودی بی رحم و قاتل تبدیل می شود.
در سکانس هایی از فیلم هم کامل ترویج همجنس بازی می کند.
بقیه ی زنان شهر ها هم زنانی کثیف و با ظاهری آلوده نمایش داده می شوند که اگر زیبا باشند جذب فاحشه خانه می شوند و اگر زیبا نباشند باید در شهر به صورت گدا و بدبخت گذران عمر کنن.
در سکانسی از فیلم دوست دخترِ فاحشه ی تئون گریجوی برای پیشرفت در روسپیگری به شهر سفر می کند.
هنگامی که سوار بر گاری دارد دور می شود تئون گریجوی از دور فریاد می زند فقط یک بار دیگه ببینمش!!! ، زن فاحشه دامن را بالا زده و از دور سلاح خود یعنی آلت زنانه ی خود را نشان می دهد. در این هنگان تئون گریجوی با حسرت سکه ی نقره ای برای او پرتاب می کند. تا بار دیگر سریال اینگونه القا کند که تنها سلاح زن قدرتمند زن اندام اوست.
از همجنس باز بودن کاراکتر های تئون گریجوی و رمزی که بگذریم، زن در سریال بازی تاج و تخت بی رحم ، فاحشه و خشن معرفی می شود.
حال سوال ما از رهبران فمینیست جهان و ایران این است:
کسانی که حجاب را توهین به زن می دانند چرا در مقابل پر بیننده ترین سریال جهان که زن را موجودی خشن و کالا معرفی می کند سکوت کرده اند؟
کسانی که برای زن حرمت قائلند و مدافع حقوق زنان هستند چرا در مقابل این حجم از بی احترامی به زن سکوت اختیار کرده اند؟
جالب اینجاست که این سریال محبوب فمینست ها شده و آنقدر المان های جذاب با جلوه های ویژه چشم بیننده را سحر می کند که تا کنون مدافعان حقوق زنان از این بُعد به سریال نگاه نکرده اند،
نویسنده : احمد جمالی
وب سایت لِواءُالمهدی
فَإِنَّ حِزْبَ اللّهِ هُمُ الْغالِبُونَ